محل تبلیغات شما



"شهریور" عاشق "انار" بود اما هیچوقت حرف دلش رابه انار نزد

آخر اَنار شاهزاده باغ بود

تاج اَنار کجا و شَهریور کجا؟!

اَنار اما فهمیده بود.میخاست بگوید او هم عاشق شَهریور است.

اما هر بار تا میرسید،فرصت شَهریور تمام می شد.

نه شهریور به اَنار میرسید و نه اَنار میتوانست شَهریور را ببیند.

*دانه های دلش خون شد و ترک برداشت.

سالهاست اَنار سرخ است
سُرخ از داغی و تندی عشق

و

قرن هاست شَهریور بوی پاییز میدهد.!


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

کار تحقیقی حقوق پرسش مهر